با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Low-pressure

ˌloʊˈpreʃər ˌləʊˈpreʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
فشارضعیف، کم‌فشار، که با فشار ضعیف کار می‌کند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The low-pressure shower head provides a gentle and soothing water flow.
- سردوش کم‌فشار جریان آب ملایم و آرامش‌بخشی را فراهم می‌کند.
- The factory implemented strict safety protocols to prevent any accidents involving the handling of a low-pressure gas.
- این کارخانه پروتکل‌های ایمنی سخت‌گیرانه‌ای را برای جلوگیری از هرگونه حادثه ناشی از کار با گاز کم‌فشار اجرا کرد.
adjective
آسان‌گیر، ملایم، ساده، آسان، کم‌فشار
- Tom is a low-pressure guy, never getting worked up over small issues.
- تام مرد آسان‌گیری است و هرگز بر سر مسائل کوچک درگیر نمی‌شود.
- The low-pressure atmosphere at the office allows for a more collaborative and easygoing work environment.
- محیط کم‌فشار اداره باعث ایجاد محیط کاری‌ای راحت‌تر و مشارکتی‌تر می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت low-pressure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «low-pressure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/low-pressure

لغات نزدیک low-pressure

پیشنهاد بهبود معانی