Low-pitched

    loʊˈpɪtʃt ləʊˈpɪtʃt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    adjective
    (صدا) بم، دارای نواخت پایین، فرونواخت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - a low-pitched voice
    - صدای فرونواخت(کم‌دانگ)
    adjective
    (بام) کم‌شیب
    adjective
    ملایم، کم‌شدت
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد low-pitched

    1. adjective being a sound produced by a relatively small frequency of vibrations
      Synonyms:
      low deep bass alto contralto
      Antonyms:
      high

    ارجاع به لغت low-pitched

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «low-pitched» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/low-pitched

    لغات نزدیک low-pitched

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه