فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fretwork

ˈfretwɜrːk ˈfretwɜːk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

منبت‌کاری، برجسته‌کاری، حاشیه‌گذاری، مشبک‌کاری، معرق‌کاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The intricate fretwork on the ceiling gave the room a sense of grandeur.

منبت‌کاری‌های پیچیده روی سقف به اتاق حس شکوه می‌بخشید.

The intricate fretwork on the cabinet was a beautiful display of craftsmanship.

برجسته‌کاری‌های پیچیده روی کابینت جلوه‌ی زیبایی از مهارت بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fretwork

  1. noun framework consisting of an ornamental design made of strips of wood or metal
    Synonyms:
    lattice latticework

ارجاع به لغت fretwork

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fretwork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fretwork

لغات نزدیک fretwork

پیشنهاد بهبود معانی