آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Short-tempered

ʃɔːrtˈtempəd ʃɔːtˈtempəd

معنی short-tempered | جمله با short-tempered

adjective

زودجوش، جوشی، کج‌خلق، بدخلق، تندخو، بداخلاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The short-tempered customer became angry and yelled at the cashier for a small mistake.

مشتری زودجوش عصبانی شد و به خاطر یک اشتباه کوچک سر صندوقدار داد زد.

I try to avoid discussing politics with my short-tempered uncle.

سعی می‌کنم از بحث سیاسی با عموی جوشی‌ام خودداری کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد short-tempered

ارجاع به لغت short-tempered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «short-tempered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/short-tempered

لغات نزدیک short-tempered

پیشنهاد بهبود معانی