شکل جمع:
volatilesصفت تفضیلی:
more volatileصفت عالی:
most volatileبی ثبات، ناپایدار، متغیر، کوتاهمدت
volatile prices
قیمتهای متغیر
volatile social conditions
شرایط اجتماعی بیثبات
volatile memory
حافظهی کوتاهمدت
دمدمیمزاج، مودی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Because of his volatile nature, arguments with him often escalated quickly.
بهدلیل شخصیت دمدمیمزاج او، مباحثات با او اغلب بهسرعت تشدید میشد.
The artist’s creativity seemed to be fueled by her volatile emotions.
به نظر میرسید که خلاقیت این هنرمند توسط احساسات مودی او برانگیخته میشد.
شیمی (مایع) فرار، تبخیرشدنی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
Alcohol is volatile.
الکل فرار است.
The substance is not volatile.
این ماده تبخیرشدنی نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «volatile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/volatile