آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fugitive

ˈfjuːdʒətɪv ˈfjuːdʒətɪv

شکل جمع:

fugitives

معنی fugitive | جمله با fugitive

noun countable

فراری، متواری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

The fugitive managed to escape from the police.

فرد متواری توانست از دست پلیس فرار کند.

The authorities are actively searching for the fugitive who has been on the run for weeks.

مقامات به‌طور فعال درحال جستجوی متهم فراری هستند که هفته‌هاست متواری شده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a fugitive from justice

فراری از (چنگ) عدالت

adjective formal

زودگذر، فرار، فانی، بی‌دوام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

fugitive thoughts

اندیشه‌های زودگذر

A fugitive essay

مقاله‌ی فرار

adjective

فراری

Two of the fugitive criminals were captured.

دو نفر از مجرمان فراری دستگیر شدند.

The fugitive suspect was apprehended by the police after a chase.

مظنون فراری پس‌از تعقیب‌وگریز توسط پلیس دستگیر شد.

adjective

سیار، گذرنده، سرگردان

She lived a life as a fugitive spirit, never staying in one place for too long.

او مانند یک روح سیار زندگی می‌کرد و هرگز برای مدت طولانی در یک مکان نمی‌ماند.

The fugitive storm raced across the landscape, leaving destruction in its wake.

طوفان گذرنده در سراسر دشت حرکت کرد و در پی خود ویرانی به‌جا گذاشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fugitive

سوال‌های رایج fugitive

شکل جمع fugitive چی میشه؟

شکل جمع fugitive در زبان انگلیسی fugitives است.

ارجاع به لغت fugitive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fugitive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fugitive

لغات نزدیک fugitive

پیشنهاد بهبود معانی