محوشونده، ناپایدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
evanescent like a spring storm
زودگذر همچون توفان بهاری
evanescent isotopes
ایزوتوپهای ناپایا
evanescent flowers
گلهای کمدوام
evanescent joys
خوشیهای ناپایدار
the evanescent wings of a butterfly
بالهای ظریف یک پروانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «evanescent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/evanescent