آخرین به‌روزرسانی:

Evanescence

ˌevəˈnesəns ˌiːvəˈnesns

معنی و نمونه‌جمله

noun

محو تدریجی، فقدان تدریجی، ناپایداری، ناپدیدی، غیب‌زدگی، زوال تدریجی، امحا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the evanescence of their love for each other

زودگذری عشق آن دو نسبت به یگدیگر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد evanescence

  1. noun dissipation
    Synonyms:
    disappearance evaporation vanishing

ارجاع به لغت evanescence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evanescence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/evanescence

لغات نزدیک evanescence

پیشنهاد بهبود معانی