با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Tenuous

ˈtenjuəs ˈtenjuəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • adjective
    ظریف، باریک، نازک، (هوا) رقیق
  • adjective
    جزئی، کم‌اهمیت، ناچیز، کم، اندک
    • - The police have only found a tenuous connection between the two robberies.
    • - پلیس فقط ارتباط اندکی بین دو سرقت پیدا کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tenuous

  1. adjective weak, thin
    Synonyms: aerial, airy, attenuate, attenuated, delicate, doubtful, dubious, ethereal, fine, flimsy, gossamer, insignificant, insubstantial, light, narrow, nebulous, questionable, rare, rarefied, reedy, shaky, sketchy, slender, slight, slim, subtle, twiggy
    Antonyms: healthy, significant, stable, strong, substantial, thick

ارجاع به لغت tenuous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tenuous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tenuous

لغات نزدیک tenuous

پیشنهاد بهبود معانی