آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱ خرداد ۱۴۰۳

    Substantial

    səbˈstænʃl səbˈstænʃl

    صفت تفضیلی:

    more substantial

    صفت عالی:

    most substantial

    معنی substantial | جمله با substantial

    adjective B2

    مهم، ضروری، قابل‌توجه، اساسی، دندان‌گیر، قابل ملاحظه، اصولی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    a substantial agreement

    توافق اصولی

    a substantial argument

    یک بحث اساسی

    adjective formal

    عظیم، جادار، بزرگ، کلان، فراوان، فاحش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    a substantial gain

    سود کلان

    a substantial victory

    پیروزی عظیم

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    substantial dinner

    شام فراوان

    a substantial lie

    دروغ بزرگ

    adjective

    مادی، جسمی

    substantial life

    زندگی مادی

    substantial realities

    واقعیات مادی

    adjective

    واقعی، حقیقی

    a mere dream neither substantial nor practical

    فقط یک خواب نه حقیقی و نه عملی

    the substantial world

    جهان واقعی

    adjective

    کامل، پر، تمام

    The storm caused substantial damage to the town.

    طوفان خسارت کاملی به این شهر وارد کرد.

    The evidence against the defendant was substantial.

    شواهد علیه متهم کامل بود.

    adjective

    ثروتمند، پول‌دار، غنی، متمکن

    a substantial farmer

    یک کشاورز متمکن

    They enjoyed a substantial lifestyle, with regular vacations and expensive hobbies.

    آن‌ها از سبک زندگی پول‌داری، با تعطیلات منظم و سرگرمی‌های گران‌قیمت لذت می‌بردند.

    adjective

    محکم

    a substantial house

    خانه‌ا‌ی محکم

    s substantial evidence

    مدرک محکم

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد substantial

    1. adjective important, ample
      Synonyms:
      big large significant major considerable heavy strong material valuable serious meaningful ample abundant plentiful massive key solid firm goodly durable sound stable steady sturdy tidy worthwhile vast weighty well-built hefty bulky sizable momentous principal consequential big-deal major-league heavyweight stout extraordinary superabundant
      Antonyms:
      unimportant insignificant small minor little unsubstantial
    1. adjective material, real
      Synonyms:
      real actual true physical concrete tangible visible solid objective existent corporeal positive valid sensible legit for real sure enough honest-to-god weighty righteous twenty-four-carat card-carrying phenomenal
      Antonyms:
      spiritual mental ethereal
    1. adjective rich
      Synonyms:
      wealthy well-off well-to-do affluent prosperous comfortable well-heeled easy solvent solid snug opulent
      Antonyms:
      poor impoverished

    لغات هم‌خانواده substantial

    noun
    substance, substantiation, substantive
    adjective
    substantial, substantive
    verb - transitive
    substantiate
    adverb
    substantially

    سوال‌های رایج substantial

    صفت تفضیلی substantial چی میشه؟

    صفت تفضیلی substantial در زبان انگلیسی more substantial است.

    صفت عالی substantial چی میشه؟

    صفت عالی substantial در زبان انگلیسی most substantial است.

    ارجاع به لغت substantial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «substantial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/substantial

    لغات نزدیک substantial

    • - substance abuse
    • - substandard
    • - substantial
    • - substantial amount
    • - substantial amount (of)
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.