با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Phenomenal

fəˈnɑːmənl fɪˈnɒmɪnl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective C2
    پدیده‌ای، حادثه‌ای، عارضی، عرضی، محسوس، پیدا، شگفت‌انگیز، فوق‌العاده
    • - the phenomenal world
    • - جهان مادی
    • - Crop yields have been phenomenal.
    • - بازده محصولات چشمگیر بوده است.
    • - my father's phenomenal memory
    • - حافظه‌ی خارق‌العاده پدرم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد phenomenal

  1. adjective astounding, exceptional
    Synonyms: extraordinary, fantastic, marvelous, miraculous, outstanding, preternatural, prodigious, rare, remarkable, sensational, singular, substantial, uncommon, unique, unparalleled, unusual, unwonted, wondrous
    Antonyms: normal, regular, unexceptional

ارجاع به لغت phenomenal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «phenomenal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/phenomenal

لغات نزدیک phenomenal

پیشنهاد بهبود معانی