امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Miraculous

    mɪˈrækjələs mɪˈrækjələs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    معجزه‌آسا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - the miraculous birth of that prophet
    - تولد معجزه‌آسای آن پیامبر
    - the miraculous curative powers of penicillin
    - نیروی درمان‌بخشی اعجاب‌آور پنیسیلین
    - his miraculous escape from prison
    - فرار شگفت‌آفرین او از زندان
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد miraculous

    1. adjective surprisingly wonderful
      Synonyms:
      amazing awesome fabulous incredible marvelous spectacular stupendous wonderful extraordinary astonishing astounding staggering unbelievable magical phenomenal unreal strange anomalous unaccountable inexplicable prodigious superhuman preternatural supernatural supranatural unearthly the utmost monstrous freakish heavy numinous stupefying superior supermundane thaumaturgic wonderworking wondrous unimaginable
      Antonyms:
      normal usual

    ارجاع به لغت miraculous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «miraculous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/miraculous

    لغات نزدیک miraculous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی