Miraculous

    mɪˈrækjələs mɪˈrækjələs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    معجزه‌آسا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - the miraculous birth of that prophet
    - تولد معجزه‌آسای آن پیامبر
    - the miraculous curative powers of penicillin
    - نیروی درمان‌بخشی اعجاب‌آور پنیسیلین
    - his miraculous escape from prison
    - فرار شگفت‌آفرین او از زندان
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد miraculous

    1. adjective surprisingly wonderful
      Synonyms: amazing, anomalous, astonishing, astounding, awesome, extraordinary, fabulous, freakish, heavy, incredible, inexplicable, magical, marvelous, monstrous, numinous, phenomenal, preternatural, prodigious, spectacular, staggering, strange, stupefying, stupendous, superhuman, superior, supermundane, supernatural, supranatural, thaumaturgic, the utmost, unaccountable, unbelievable, unearthly, unimaginable, unreal, wonderworking, wondrous
      Antonyms: normal, usual

    ارجاع به لغت miraculous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «miraculous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/miraculous

    لغات نزدیک miraculous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند