Inexplicable

ˌɪnɪkˈsplɪkəbəl ˌɪnɪkˈsplɪkəbəl ˌɪnɪkˈsplɪkəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more inexplicable
  • صفت عالی:

    most inexplicable

توضیحات

همچنین می‌توان از inexplainable به‌ جای inexplicable استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
غیرقابل‌ توضیح، توضیح‌ناپذیر، روشن‌نکردنی، توجیه‌ناپذیر، تبیین‌ناپذیر، دشوار، پیچیده، بغرنج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- His behavior last night is quite inexplicable.
- رفتار دیشب او کاملاً توجیه‌ناپذیر است.
- the inexplicable movements of atomic particles
- حرکات ذرات اتمی که علت آن تبیین‌ناپذیر است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inexplicable

  1. adjective beyond comprehension, explanation
    Synonyms: baffling, enigmatic, incomprehensible, indecipherable, indescribable, inexplainable, inscrutable, insoluble, mysterious, mystifying, obscure, odd, peculiar, puzzling, strange, unaccountable, undefinable, unexplainable, unfathomable, unintelligible, unsolvable
    Antonyms: comprehendible, explainable, explicable, intelligible

ارجاع به لغت inexplicable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inexplicable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inexplicable

لغات نزدیک inexplicable

پیشنهاد بهبود معانی