با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Strange

streɪndʒ streɪndʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    stranger
  • صفت عالی:

    strangest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb A2
ناشناس، بیگانه، خارجی، غریبه، عجیب، غیرمتجانس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She was left alone in a strange land.
- در شهری غریب یکه و تنها رها شده بود.
- strange lands
- سرزمین‌های بیگانه
- the strange stories which Aunt Turan used to tell us
- داستان‌های شگفت‌انگیزی که عمه‌توران برایمان می‌گفت
- Akbar likes to wear strange clothes.
- اکبر دوست دارد لباس‌های عجیب‌و‌غریب بپوشد.
- strange behavior
- رفتار عجیب
- There shall be no strange gods among you.
- (انجیل) در میان شما خدایان اجنبی راه نخواهند داشت.
- The immigrants' papers were written in various strange tongues.
- مدارک مهاجران به زبان‌های گوناگون خارجی نوشته شده بود.
- We joined a strange outfit under enemy fire.
- زیر آتش دشمن به جوخه‌ا‌ی ناآشنا ملحق شدیم.
- At that time her name was completely strange to me.
- در آن زمان نام او برایم کاملاً نامأنوس بود.
- She's strange to the work.
- به کار آشنا نیست.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد strange

  1. adjective deviating, unfamiliar
    Synonyms: aberrant, abnormal, astonishing, astounding, atypical, bizarre, curious, different, eccentric, erratic, exceptional, extraordinary, fantastic, far-out, funny, idiosyncratic, ignorant, inexperienced, irregular, marvelous, mystifying, new, newfangled, odd, oddball, off, offbeat, outlandish, out-of-the-way, peculiar, perplexing, quaint, queer, rare, remarkable, singular, unaccountable, unaccustomed, uncanny, uncommon, unheard of, unseasoned, unusual, weird, wonderful
    Antonyms: common, familiar, normal, regular, standard, usual
  2. adjective exotic, foreign
    Synonyms: alien, apart, awkward, detached, external, faraway, irrelevant, isolated, lost, new, novel, out of place, outside, remote, romanesque, romantic, unexplored, unfamiliar, unknown, unrelated, untried
    Antonyms: common, native

Collocations

لغات هم‌خانواده strange

ارجاع به لغت strange

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strange» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/strange

لغات نزدیک strange

پیشنهاد بهبود معانی