Strangeness

ˈstreɪndʒnəs ˈstreɪndʒnəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    strangenesses

معنی‌ها

noun
شگفتی، شگرفی، غرابت، بیوارگی، بیگانگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun
(ذرات اتمی) ناشناختگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد strangeness

  1. noun Unusualness as a consequence of not being well known
    Synonyms: unfamiliarity, newness, exoticism, novelty, abnormality, singularity, eccentricity, fantasticality, weirdness, remoteness, indescribability, esotericism, esoterism, sense of being alien, unaccustomed quality, strange nature, unfamiliar surroundings, feeling of newness
    Antonyms: familiarity, acquaintanceship, homelike quality
  2. noun The quality of being alien or not native
    Synonyms: foreignness, curiousness

لغات هم‌خانواده strangeness

ارجاع به لغت strangeness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strangeness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/strangeness

لغات نزدیک strangeness

پیشنهاد بهبود معانی