تازگی، نوظهوری، چیز تازه، چیز نو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the novelty of his ideas
تازگی اندیشههای او
Soon the novelty of living in a palace wore off.
پس از اندکی زندگی در کاخ تازگی خود را از دست داد.
Computers are no longer novelties.
کامپیوتر دیگر تازگی ندارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «novelty» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/novelty