آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Original

    əˈrɪdʒɪnl / / -dʒnəl əˈrɪdʒɪnl / / -dʒnəl

    شکل جمع:

    originals

    صفت تفضیلی:

    more original

    صفت عالی:

    most original

    معنی original | جمله با original

    adjective B1

    نخستین، آغازین، اولیه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    the original plan

    نقشه‌ی آغازین، طرح اصلی، نقشه‌ی اولیه

    the original inhabitants of America

    ساکنان اولیه‌ی امریکا

    adjective

    اصیل، اصلی، مبتکر، ابتکاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    adjective

    تازه، نوین، نوآیند، ابتکارآمیز، مبتکرانه، نوآور، خلاق، بکر، بدیع

    a very original poem

    یک شعر بسیار بدیع

    an original idea

    یک اندیشه‌ی تازه

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    an original thinker

    یک اندیشمند نوآور

    noun

    منبع، سرچشمه

    noun

    اصل

    This painting is a copy; the original is in a London museum.

    این نقاشی بدل است؛ اصل آن در موزه‌ی لندن است.

    Can you read Omar Khayyam in the original?

    آیا می‌توانی عمرخیام را به زبان اصلی بخوانی؟

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the original copy of this book

    نسخه‌ی اصلی این کتاب

    This is a translation; the original is in Persian.

    این یک ترجمه است؛ اصل آن به فارسی است.

    noun

    (قدیمی) آدم عجیب و غریب، آدم خل

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد original

    1. adjective earliest
      Synonyms:
      early first initial primary beginning elementary starting introductory primitive genuine infant rudimentary inceptive prime embryonic authentic pioneer primeval prototypal archetypal primordial pristine aboriginal autochthonous underived underivative commencing
      Antonyms:
      newest latest derivative
    1. adjective fresh, new
      Synonyms:
      new novel unusual creative inventive innovative imaginative ingenious unconventional innovational innovatory unprecedented productive generative formative fertile originative seminal resourceful devising conceiving envisioning inspiring quick ready sensitive causal causative demiurgic avant garde breaking new ground untried
      Antonyms:
      old used worn borrowed hackneyed
    1. noun standard, prototype
      Synonyms:
      model pattern type paradigm prototype archetype exemplar invention creation novelty precedent forerunner precursor coinage
      Antonyms:
      derivative offshoot
    1. noun person who is eccentric
      Synonyms:
      eccentric character oddball weirdo oddity case nonconformist card queer anomaly

    لغات هم‌خانواده original

    noun
    origin, original, originality, originator
    adjective
    original
    verb - intransitive
    originate
    adverb
    originally

    سوال‌های رایج original

    شکل جمع original چی میشه؟

    شکل جمع original در زبان انگلیسی originals است.

    صفت تفضیلی original چی میشه؟

    صفت تفضیلی original در زبان انگلیسی more original است.

    صفت عالی original چی میشه؟

    صفت عالی original در زبان انگلیسی most original است.

    ارجاع به لغت original

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «original» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/original

    لغات نزدیک original

    • - origany
    • - origin
    • - original
    • - original language
    • - original sin
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.