آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Introductory

ˌɪntrəˈdʌktri ˌɪntrəˈdʌktri

معنی introductory | جمله با introductory

adjective

مقدماتی، ابتدایی، معارفه‌ای، آغازین، دیباچه‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

an introductory course on classical music

دوره‌ی مقدماتی موسیقی کلاسیک

The introductory offer attracted many new customers.

پیشنهاد ابتدایی مشتریان جدید زیادی را جذب کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد introductory

لغات هم‌خانواده introductory

  • adjective
    introductory

ارجاع به لغت introductory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «introductory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/introductory

لغات نزدیک introductory

پیشنهاد بهبود معانی