Bassinet

ˌbæsɪˈnet ˌbæsɪˈnet
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    گهواره سبدی روپوش دار، لگنچه، درشکه دستی بچگانه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bassinet

  1. noun
    Synonyms: cradle, crib, perambulator, pram

ارجاع به لغت bassinet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bassinet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bassinet

لغات نزدیک bassinet

پیشنهاد بهبود معانی