شکل جمع:
bassistsموسیقی نوازندهی گیتاربیس
The bassist's new album features collaborations with various artists.
آلبوم جدید این نوازندهی گیتاربیس شامل همکاری با هنرمندان مختلف است.
She has been the bassist for several local rock bands over the years.
او در طول این سالها، نوازندهی گیتاربیس چندین گروه راک محلی بوده است.
موسیقی نوازندهی کنترباس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He dreams of becoming a professional bassist one day.
او آرزو دارد که روزی به نوازندهی کنترباسی حرفهای تبدیل شود.
The band's success is attributed to their talented bassist.
موفقیت این گروه به نوازندهی کنترباس بااستعدادشان نسبت داده میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bassist» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bassist