فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Bassist

ˈbeɪsɪst ˈbeɪsɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    bassists

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
موسیقی نوازنده‌ی گیتاربیس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The bassist's new album features collaborations with various artists.
- آلبوم جدید این نوازنده‌ی گیتاربیس شامل همکاری با هنرمندان مختلف است.
- She has been the bassist for several local rock bands over the years.
- او در طول این سال‌ها، نوازنده‌ی گیتاربیس چندین گروه راک محلی بوده است.
noun countable
موسیقی نوازنده‌ی کنترباس
- He dreams of becoming a professional bassist one day.
- او آرزو دارد که روزی به نوازنده‌ی کنترباسی حرفه‌ای تبدیل شود.
- The band's success is attributed to their talented bassist.
- موفقیت این گروه به نوازنده‌ی کنترباس بااستعدادشان نسبت داده می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bassist

  1. noun a musician who plays the bass guitar or double bass, providing the harmonic foundation and rhythmic support in a musical ensemble
    Synonyms:
    bass player

ارجاع به لغت bassist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bassist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bassist

لغات نزدیک bassist

پیشنهاد بهبود معانی