امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Intro

ˈɪntroʊ ˈɪntrəʊ ˈɪntrəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    intros

توضیحات

intro مخفف لغت introduction است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun countable informal
قطعه‌ی آغازی، سخن آغازین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The intro of the song features a beautiful melody.
- قطعه‌ی آغازی آهنگ دارای ملودی زیبایی است.
- The intro sets the tone for the entire presentation.
- سخن آغازین لحن کل ارائه را تعیین می‌کند.
abbreviation noun singular informal
معرفی، شناخت
- I loved the catchy intro of the new song.
- من عاشق معرفی جذاب آهنگ جدید شدم.
- His intro made the complex topic easier to understand.
- معرفی او درک موضوع پیچیده را آسان‌تر کرد.
abbreviation noun countable informal
پیش‌گفتار، مقدمه
- The intro to the course was engaging and informative.
- مقدمه‌ی دوره جذاب و آموزنده بود.
- I always read the intro before diving into a new book.
- من همیشه قبل‌از غرق شدن در کتابی جدید، پیش‌گفتار را می‌خوانم.
abbreviation noun countable informal
آشنایی، آشناسازی
- The intro at the party helped everyone feel more comfortable.
- آشناسازی در مهمانی به همه کمک کرد که احساس راحتی بیشتری داشته باشند.
- His intro made it easy for the new team members to connect.
- آشناسازی او ارتباط اعضای تیم جدید را آسان کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intro

  1. noun Formally making a person known to another or to the public
    Synonyms:
    presentation introduction

لغات هم‌خانواده intro

ارجاع به لغت intro

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intro» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intro

لغات نزدیک intro

پیشنهاد بهبود معانی