شکل جمع:
introsintro مخفف لغت introduction است.
قطعهی آغازی، سخن آغازین
The intro of the song features a beautiful melody.
قطعهی آغازی آهنگ دارای ملودی زیبایی است.
The intro sets the tone for the entire presentation.
سخن آغازین لحن کل ارائه را تعیین میکند.
معرفی، شناخت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I loved the catchy intro of the new song.
من عاشق معرفی جذاب آهنگ جدید شدم.
His intro made the complex topic easier to understand.
معرفی او درک موضوع پیچیده را آسانتر کرد.
پیشگفتار، مقدمه
The intro to the course was engaging and informative.
مقدمهی دوره جذاب و آموزنده بود.
I always read the intro before diving into a new book.
من همیشه قبلاز غرق شدن در کتابی جدید، پیشگفتار را میخوانم.
آشنایی، آشناسازی
The intro at the party helped everyone feel more comfortable.
آشناسازی در مهمانی به همه کمک کرد که احساس راحتی بیشتری داشته باشند.
His intro made it easy for the new team members to connect.
آشناسازی او ارتباط اعضای تیم جدید را آسان کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intro» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intro