Innovatory

ˈɪnəvətɔːri ˈɪnəveɪtri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بدعت‌آمیز، ابداعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد innovatory

  1. adjective characterized by or productive of new things or new ideas
    Synonyms:
    creative original inventive innovative ingenious

لغات هم‌خانواده innovatory

ارجاع به لغت innovatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «innovatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/innovatory

لغات نزدیک innovatory

پیشنهاد بهبود معانی