خلاق، مبتکر، باهوش، ماهر (شخص)، ابتکاری (وسیله و غیره) مبتکرانه، خلاقانه، بدیع، ماهرانه، استادانه (عمل و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Another ingenious Englishman invented the weaving machine.
یک مبتکر انگلیسی دیگر ماشین بافندگی را اختراع کرد.
The engineer designed an ingenious device.
این مهندس دستگاهی ابتکاری طراحی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ingenious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ingenious