امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Resourceful

    rɪˈsɔːrsfl rɪˈzɔːsfl / / -ˈsɔːs-
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more resourceful

    • صفت عالی:

      most resourceful

    معنی

    adjective C2
    کاردان، پرمایه و مبتکر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد resourceful

    1. adjective imaginative
      Synonyms:
      creative inventive original ingenious clever bright intelligent capable talented able sharp enterprising adventurous venturesome active aggressive quick-witted
      Antonyms:
      unimaginative uncreative dull unresourceful

    ارجاع به لغت resourceful

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «resourceful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/resourceful

    لغات نزدیک resourceful

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی