شکل جمع:
sharpsصفت تفضیلی:
sharperصفت عالی:
sharpestتیز، نوکدار، تند، زننده، شدید
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
a sharp whistle
سوت گوشخراش
a sharp attack
حملهی شدید
a sharp move
حرکت فرز
sharp cheese
پنیر تندمزه
a sharp smell
بوی تند
sharp taste
مزهی تند
sharp ear
گوش تیز
sharp eye
چشم تیز
a sharp sound
صدای شدید
a sharp pain
درد شدید
a sharp wind
باد تند
one o'clock sharp
درست سر ساعت یک
sharp sand
شن زبر
a sharp needle
سوزن نوک تیز
a sharp pencil
یک مداد تیز
The wound was inflicted with a sharp object.
جراحت را با یک شی لبه تیز وارد آورده بودند.
a sharp slope
شیب تند
a sharp turn in the road
یک پیچ تند در جاده
a sharp angle
زاویهی حاد
a sharp contrast
تمایز آشکار
a sharp knife
یک چاقوی تیز
She has a sharp tongue.
زبان نیشداری دارد.
sharp temper
تندخویی
sharp rebuke
گوشمالی سخت
sharp appetite
اشتهای زیاد
تیز، هشیار، زیرک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a sharp salesman
فروشندهی زرنگ
Uncle Reza was very sharp.
دایی رضا خیلی تیزهوش بود.
شکل جمع sharp در زبان انگلیسی sharps است.
صفت تفضیلی sharp در زبان انگلیسی sharper است.
صفت عالی sharp در زبان انگلیسی sharpest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sharp» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sharp