دودم، دوپهلو، دولبه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a double-edged sword
شمشیر دو دم
She made double-edged remarks about my cooking.
او دربارهی آشپزی من حرفهای دوپهلویی زد.
Fighter-bombers have double-edged missions.
جنگندههای بمبافکن مأموریت دومنظوره دارند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «double-edged» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/double-edged