Double-edged

ˌdʌbl̩ˈedʒd ˌdʌbl̩ˈedʒd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    دودم، دوپهلو، دولبه
    • - a double-edged sword
    • - شمشیر دو دم
    • - She made double-edged remarks about my cooking.
    • - او درباره‌ی آشپزی من حرف‌های دوپهلویی زد.
    • - Fighter-bombers have double-edged missions.
    • - جنگنده‌های بمب‌افکن مأموریت دومنظوره دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت double-edged

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «double-edged» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/double-edged

لغات نزدیک double-edged

پیشنهاد بهبود معانی