آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ آبان ۱۴۰۴

    In Style

    معنی in style

    collocation

    مد، باب، دارای رواج

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج in style

    معنی in style به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «in style» در زبان فارسی به‌صورت‌های «با شکوه»، «به‌صورت شیک و باکلاس»، «با جلوه و زیبایی»، یا «با وقار و جذابیت» ترجمه می‌شود.

    این اصطلاح چندوجهی است و در زبان انگلیسی، هم در زمینه‌ی مد و ظاهر و هم در رفتار، موفقیت، یا نحوه‌ی انجام کارها کاربرد دارد. در هر بافت، in style بیانگر نوعی زیبایی، سلیقه، اعتمادبه‌نفس، و تأثیرگذاری مثبت است؛ یعنی کاری به‌گونه‌ای انجام شود که توجه و تحسین دیگران را برانگیزد.

    در معنای نخست و رایج‌تر، in style به شیوه‌ای شیک، مدرن یا مطابق مد روز اشاره دارد. برای مثال، جمله‌ی “She always dresses in style” یعنی «او همیشه شیک‌پوش است» یا «همیشه با مد روز لباس می‌پوشد». در این کاربرد، عبارت به ظاهر و سلیقه‌ی فرد مربوط است و نشان‌دهنده‌ی درک زیباشناختی و هماهنگی با معیارهای مد روز است. چنین کاربردی معمولاً حالتی تحسین‌آمیز دارد و فرد را به‌عنوان کسی با ذوق و آراسته توصیف می‌کند.

    در معنایی گسترده‌تر، in style برای توصیف نحوه‌ی انجام یک عمل با شکوه یا تأثیرگذار نیز به کار می‌رود. برای مثال، “He celebrated his birthday in style” یعنی «او تولدش را با شکوه برگزار کرد» — اینجا منظور صرفاً پوشش یا دکوراسیون نیست، بلکه کل فضای مجلل و پرشور مراسم است. در این معنا، in style نشان می‌دهد که کاری نه‌تنها درست، بلکه با ظرافت، سلیقه و انرژی انجام شده است؛ به‌عبارتی، کاری فراتر از حد معمول و روزمره.

    از نظر فرهنگی، این اصطلاح به مفهوم هویت و اعتمادبه‌نفس در نحوه‌ی ارائه‌ی خود نیز گره خورده است. وقتی گفته می‌شود فردی کاری را in style انجام داده، معنایش آن است که او نه تنها هدف را محقق کرده، بلکه این کار را با اعتمادبه‌نفس، تسلط، و جذابیت شخصی انجام داده است. مثلاً در جمله‌ی “She entered the room in style,” منظور فقط ورود فیزیکی نیست، بلکه حضوری همراه با وقار، تأثیر، و شاید اندکی خودنمایی مثبت است.

    در متون غیررسمی یا طنزآمیز، in style گاهی برای بیان اغراق یا تمسخر نسبت به تجمل یا تظاهر بیش از حد نیز استفاده می‌شود. برای نمونه، “He quit his job in style – by sending his resignation on a cake” (او با سبک خاص خودش استعفا داد — استعفانامه‌اش را روی کیک نوشت!) در این کاربرد، اصطلاح لحن شوخ‌طبعانه دارد و بر غیرعادی و چشمگیر بودن رفتار تأکید می‌کند، نه الزاماً شیک بودن آن.

    در کاربردی استعاری‌تر، in style می‌تواند به شیوه‌ی درخشان یا به‌یادماندنی پایان دادن به کاری اشاره کند. مثلاً جمله‌ی “He retired in style after thirty years of service” یعنی «او پس از سی سال خدمت، با احترام و شکوه بازنشسته شد.» در این‌جا، عبارت بر موفقیت و عزت‌نفس فرد در پایان مسیر تأکید دارد — نوعی خداحافظی آبرومندانه و با وقار.

    عبارت «in style» بیش از آنکه صرفاً به مد یا ظاهر مربوط باشد، مفهومی درباره‌ی کیفیت انجام کارهاست — انجام هر کاری به شکلی زیبا، محترمانه، و تأثیرگذار. این اصطلاح بیانگر این اندیشه است که در زندگی، مهم نیست فقط کاری انجام دهیم، بلکه چگونه آن را انجام دهیم. in style نماد نوعی ترکیب از ذوق، وقار، و اعتمادبه‌نفس است؛ ویژگی‌ای که باعث می‌شود حتی ساده‌ترین کارها جلوه‌ای خاص پیدا کنند و در ذهن دیگران ماندگار شوند.

    ارجاع به لغت in style

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «in style» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-style

    لغات نزدیک in style

    • - in store
    • - in straitened circumstances
    • - in style
    • - in substance
    • - in succession
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.