با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

آلبوم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • مجموعه یا دفتری متشکل از عکس یا موسیقی یا تمبر و غیره
  • فونتیک فارسی

    aalbom
  • اسم
    album, book, collection
    • - یک چکه چسب پشت عکس بزن و آن را در آلبوم بچسبان.

    • - Put a blob of glue on the back of the picture and stick it in the album.
    • - نخستین آلبوم او

    • - her first album
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد آلبوم

ارجاع به لغت آلبوم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آلبوم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آلبوم

پیشنهاد بهبود معانی