صفت تفضیلی:
more suddenlyصفت عالی:
most suddenlyناگهان، ناگاه، به طور ناگهانی، ابتدا به ساکن، بیخبر، بیمقدمه، یکهو، یک مرتبه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Suddenly he started laughing.
ناگهان شروع کرد به خندیدن.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «suddenly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suddenly