با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Forthwith

ˌfɔːrθˈwɪθ fɔːθˈwɪð / / -ˈwɪθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
آناً، فوراً، بی‌درنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forthwith

  1. adverb immediately
    Synonyms: abruptly, at once, away, directly, instantly, now, quickly, right away, right now, straightaway, suddenly, tout de suite, without delay
    Antonyms: later

ارجاع به لغت forthwith

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forthwith» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forthwith

لغات نزدیک forthwith

پیشنهاد بهبود معانی