آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ بهمن ۱۴۰۲

    Boring

    ˈbɔːrɪŋ ˈbɔːrɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    bored

    شکل سوم:

    bored

    سوم‌شخص مفرد:

    bores

    صفت تفضیلی:

    more boring

    صفت عالی:

    most boring

    معنی boring | جمله با boring

    adjective A1

    خسته‌کننده، ملول‌کننده، ملالت‌آور، دل‌زننده

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    The party was a bit boring, so I decided to leave early.

    مهمانی کمی خسته‌کننده بود بنابراین تصمیم گرفتم زودتر از آنجا بروم.

    The book had a boring plot that did not captivate my interest.

    کتاب پیرنگ خسته‌کننده‌ای داشت و علاقه‌ام را برنیانگیخت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a boring movie

    فیلم خسته‌کننده

    noun

    سوراخ‌کاری، سوراخ‌تراشی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The workers used specialized machinery for the boring.

    کارگران از ماشین‌آلات تخصصی برای سوراخ‌کاری استفاده می‌کردند.

    The engineer monitored the boring operation.

    مهندس عملیات سوراخ‌تراشی را زیر نظر داشت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد boring

    1. adjective uninteresting
      Synonyms:
      dull uninteresting tiresome tedious commonplace flat stale vapid prosaic routine humdrum monotonous trite colorless lifeless insipid mundane stereotyped threadbare unexciting wearisome bromidic repetitious spiritless tame drab stodgy platitudinous irksome characterless drudging arid well-worn nothing stupid dead nowhere ho hum drag bummer cloying interminable moth-eaten plebeian unvaried zero bomb tiring stuff
      Antonyms:
      interesting exciting fascinating

    لغات هم‌خانواده boring

    • noun
      bore, boredom
    • adjective
      bored, boring
    • verb - transitive
      bore
    • adverb
      boringly

    سوال‌های رایج boring

    گذشته‌ی ساده boring چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده boring در زبان انگلیسی bored است.

    شکل سوم boring چی میشه؟

    شکل سوم boring در زبان انگلیسی bored است.

    سوم‌شخص مفرد boring چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد boring در زبان انگلیسی bores است.

    صفت تفضیلی boring چی میشه؟

    صفت تفضیلی boring در زبان انگلیسی more boring است.

    صفت عالی boring چی میشه؟

    صفت عالی boring در زبان انگلیسی most boring است.

    ارجاع به لغت boring

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «boring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boring

    لغات نزدیک boring

    • - boric acid
    • - boride
    • - boring
    • - boring sponge
    • - boringly
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.