امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Interminable

ɪnˈtɜrːmɪnəbl ɪnˈtɜːmənəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

پایان‌ناپذیر، تمام‌نشدنی، بسیار دراز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- interminable suffering
- رنج بی‌پایان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد interminable

  1. adjective infinite
    Synonyms: boring, boundless, ceaseless, constant, continuous, day-and-night, dragged out, dull, endless, eternal, everlasting, immeasurable, incessant, interminate, limitless, long, long-drawn-out, long-winded, looped, never-ending, no end of, no end to, on a treadmill, permanent, perpetual, protracted, spun out, strung out, timeless, unbound, unceasing, uninterrupted, unlimited, wearisome
    Antonyms: bounded, ending, finite, terminable

ارجاع به لغت interminable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interminable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interminable

لغات نزدیک interminable

پیشنهاد بهبود معانی