صفت تفضیلی:
more permanentصفت عالی:
most permanentپایدار، ابدی، ثابت، دائمی، ماندنی، ماندگار، جاودان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She decided to stay in Shiraz permanently.
او تصمیم گرفت که در شیراز ماندگار شود.
the permanent love of God for mankind
علاقهی جاویدان خداوند نسبت به انسانها
a permanent resident of the United States
مقیم دائم در ایالات متحده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «permanent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/permanent