Permanently

ˈpɜrːmənəntli ˈpɜːmənəntli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb B2
دائماً، دائم، همیشه، به‌طور ثابت، به‌طور همیشگی، به‌طور دائم، پیوسته، برای همیشه، همواره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد permanently

  1. adjective For all time
    Synonyms: for all time, enduringly, lastingly
  2. adverb For a long time without essential change
    Synonyms: for-good
    Antonyms: temporarily

ارجاع به لغت permanently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «permanently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/permanently

لغات نزدیک permanently

پیشنهاد بهبود معانی