آخرین به‌روزرسانی:

Permanently

ˈpɜrːmənəntli ˈpɜːmənəntli

معنی

adverb B2

دائماً، دائم، همیشه، به‌طور ثابت، به‌طور همیشگی، به‌طور دائم، پیوسته، برای همیشه، همواره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد permanently

  1. adjective for all time
    Synonyms:
    enduringly lastingly
  1. adverb for a long time without essential change
    Synonyms:
    for-good
    Antonyms:
    temporarily

لغات هم‌خانواده permanently

  • adverb
    permanently

ارجاع به لغت permanently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «permanently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/permanently

لغات نزدیک permanently

پیشنهاد بهبود معانی