آخرین به‌روزرسانی:

Permanency

American: ˈpɜrːmənənsi British: ˈpɜːmənənsi

معنی‌ها

noun

(رسمی) استمرار، تداوم، ثبات، دوام، پایداری

noun

چیز دائم، چیز ماندگار، کار دائم، شغل دائمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد permanency

  1. noun the property of being able to exist for an indefinite duration
    Synonyms:
    permanence
    Antonyms:
    impermanence

لغات هم‌خانواده permanency

ارجاع به لغت permanency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «permanency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/permanency

لغات نزدیک permanency

پیشنهاد بهبود معانی