فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Long-lasting

    ˌlɑːŋˈlæstɪŋ ˌlɒŋˈlɑːstɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective C2
    ماندگار، بادوام، پایدار، دیرپا، درازمدت، طولانی‌مدت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - We are looking for a long-lasting solution to this problem.
    - دنبال راه‌حلی بادوام برای این مشکل هستیم.
    - This paint is designed to be long-lasting even in extreme weather.
    - این رنگ طوری طراحی شده که حتی در شرایط جوی سخت هم ماندگار باشد.
    - The war had long-lasting effects on the country’s economy.
    - جنگ تأثیرات درازمدتی بر اقتصاد کشور داشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد long-lasting

    1. adjective existing or remaining in the same state for an indefinitely long time
      Synonyms:
      durable abiding lasting enduring long-lived continuing long-standing old perdurable perennial permanent persistent resilient

    ارجاع به لغت long-lasting

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «long-lasting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/long-lasting

    لغات نزدیک long-lasting

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه