با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Durable

ˈdʊrəbl ˈdjʊərəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more durable
  • صفت عالی:

    most durable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بادوام، پایا، دیرپای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- These shoes are very durable.
- این کفش‌ها بسیار بادوام هستند.
- Our friendship will be durable.
- دوستی ما پایدار خواهد بود.
- durable goods and nondurable goods such as clothes and food
- کالاهای مانا (بادوام) و کالاهای نامانا (بی‌دوام) مانند لباس و خوراک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد durable

  1. adjective sturdy, long-lasting
    Synonyms: abiding, constant, dependable, diuturnal, enduring, fast, firm, fixed, impervious, lasting, long-continued, perdurable, perduring, permanent, persistent, reliable, resistant, sound, stable, stout, strong, substantial, tenacious, tough
    Antonyms: fragile, impermanent, poorly made, temporary, undependable, unsturdy, weak

ارجاع به لغت durable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «durable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/durable

لغات نزدیک durable

پیشنهاد بهبود معانی