امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Durability

dərəˈbɪləti ˌdjʊərəˈbɪlɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
دوام، بقا، پایایی، دیرپایی، ماندگاری، مقاومت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد durability

  1. noun sturdiness over time
    Synonyms:
    backbone constancy durableness endurance grit guts gutsiness hard as nails heart imperishability intestinal fortitude lastingness moxie permanence persistence stamina starch staying power stick-to-itiveness
    Antonyms:
    impermanency poorness unreliability weakness

ارجاع به لغت durability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «durability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/durability

لغات نزدیک durability

پیشنهاد بهبود معانی