فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Staying Power

ˈsteɪɪŋˈpaʊər ˈsteɪɪŋˈpaʊə

معنی

noun phrase

نیروی پایداری، بنیه، طاقت، قدرت، استحکام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد staying power

  1. noun stamina
    Synonyms:
    endurance vitality resilience fortitude grit guts heart tolerance power of endurance backbone legs gutsiness intestinal fortitude

ارجاع به لغت staying power

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «staying power» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/staying power

لغات نزدیک staying power

پیشنهاد بهبود معانی