با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Vitality

vaɪˈtæləti vaɪˈtæləti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vitalities

معنی و نمونه‌جمله

noun uncountable
قدرت یا خاصیت حیاتی، انرژی و زنده‌دلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The leader's vitality inspired all.
- سرزندگی رهبر برای همه الهام‌بخش بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vitality

  1. noun energy, spirit
    Synonyms: animation, ardor, audacity, bang, being, bloom, bounce, clout, continuity, drive, endurance, existence, exuberance, fervor, force, get-up-and-go, go, guts, intensity, life, liveliness, lustiness, pep, pizzazz, power, pulse, punch, robustness, snap, sparkle, spunk, stamina, starch, steam, strength, stuff, venturesomeness, verve, vigor, vim, vivaciousness, vivacity, zest, zing, zip
    Antonyms: apathy, lethargy

ارجاع به لغت vitality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vitality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vitality

لغات نزدیک vitality

پیشنهاد بهبود معانی