با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Liveliness

ˈlaɪvlinəs ˈlaɪvlinəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
نشاط، شادابی، سرزندگی، پُرانرژی بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Despite being almost 90, she radiates liveliness.
- با وجود اینکه تقریباً ۹۰ ساله است، نشاط و سرزندگی از او می‌بارد.
- cultural liveliness
- شادابی فرهنگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد liveliness

  1. noun A lively, emphatic, eager quality or manner
    Synonyms: spirit, animation, brio, life, esprit, vivacity, sparkle, pep, vim, sprightliness, bounce, effervescence, dash, élan, activity, alacrity, pertness, verve, briskness, vigor, vivaciousness, lilt, zip, ginger, peppiness, oomph, tittup
  2. noun General activity and motion
    Synonyms: animation, energy, spiritedness, briskness

لغات هم‌خانواده liveliness

ارجاع به لغت liveliness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liveliness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/liveliness

لغات نزدیک liveliness

پیشنهاد بهبود معانی