Alacrity

    əˈlækrəti əˈlækrəti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    چابکی، نشاط

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - She opened the door with alacrity.
    - با اشتیاق در را باز کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد alacrity

    1. noun liveliness; promptness
      Synonyms:
      readiness eagerness enthusiasm willingness quickness speed alertness briskness zeal gaiety cheerfulness liveliness dispatch expedition promptness fervor sprightliness hilarity promptitude joyousness
      Antonyms:
      unwillingness reluctance apathy aversion indifference slowness dullness disinclination

    ارجاع به لغت alacrity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «alacrity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alacrity

    لغات نزدیک alacrity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه