امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Willingness

ˈwɪlɪŋnəs ˈwɪlɪŋnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun B2
تمایل، رغبت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the ability and willingness of workers to migrate
- توانایی و رغبت کارگران به مهاجرت
- Success in studying depends on a willingness to learn.
- موفقیت در مطالعه به میزان تمایل به یادگیری بستگی دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد willingness

  1. noun Cheerful compliance
    Synonyms:
    readiness alacrity enthusiasm compliance zeal eagerness earnestness cordiality hospitality consent courteousness disposition good will geniality
    Antonyms:
    unwillingness opposition hostility aversion

لغات هم‌خانواده willingness

  • noun
    willingness

ارجاع به لغت willingness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «willingness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/willingness

لغات نزدیک willingness

پیشنهاد بهبود معانی