فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Williwaw

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: willywaw

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

آب‌و‌هوا باد سرد کوهستانی (که به سوی ساحل می‌وزد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

The locals warned the tourists not to venture too close to the shoreline during the winter months when the williwaws were most frequent and dangerous.

مردم محلی به گردشگران هشدار دادند که در طول ماه‌های زمستان که بادهای سرد کوهستانی بیش‌ترین فراوانی و خطر را دارند، خیلی به خط ساحلی نزدیک نشوند.

The weather forecast warned of strong williwaws along the coast, advising people to stay indoors and avoid travel if possible.

پیش‌بینی هواشناسی درباره‌ی بادهای سرد کوهستانی سهمگین در امتداد ساحل هشدار داد و به مردم توصیه کرد در داخل خانه بمانند و در صورت امکان از سفر خودداری کنند.

noun countable

آب‌و‌هوا باد شدید ناگهانی، تندباد ناگهانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The hikers were warned about the williwaw.

به کوهنوردان در مورد باد شدید ناگهانی هشدار داده شد.

They heard the roar of the approaching willywaw.

صدای باد شدید ناگهانی که نزدیک می‌شد را شنیدند.

noun

هرج‌ومرج، آشوب، بی‌سر‌وسامانی

The company's financial crisis caused a williwaw in the stock market.

بحران مالی این شرکت باعث ایجاد هرج‌ومرج در بازار سهام شد.

The unexpected williwaw led to the cancellation of the concert.

بی‌سر‌وسامانی غیرمنتظره منجر به لغو کنسرت شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت williwaw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «williwaw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/williwaw

لغات نزدیک williwaw

پیشنهاد بهبود معانی