با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Williwaw

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: willywaw

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
آب و هوا باد سرد کوهستانی (که به سوی ساحل می‌وزد)
- The locals warned the tourists not to venture too close to the shoreline during the winter months when the williwaws were most frequent and dangerous.
- مردم محلی به گردشگران هشدار دادند که در طول ماه‌های زمستان که بادهای سرد کوهستانی بیش‌ترین فراوانی و خطر را دارند، خیلی به خط ساحلی نزدیک نشوند.
- The weather forecast warned of strong williwaws along the coast, advising people to stay indoors and avoid travel if possible.
- پیش‌بینی هواشناسی درباره‌ی بادهای سرد کوهستانی سهمگین در امتداد ساحل هشدار داد و به مردم توصیه کرد در داخل خانه بمانند و در صورت امکان از سفر خودداری کنند.
noun countable
آب و هوا باد شدید ناگهانی، تندباد ناگهانی
- The hikers were warned about the williwaw.
- به کوهنوردان در مورد باد شدید ناگهانی هشدار داده شد.
- They heard the roar of the approaching willywaw.
- صدای باد شدید ناگهانی که نزدیک می‌شد را شنیدند.
noun
هرج‌ومرج، آشوب، بی‌سر‌وسامانی
- The company's financial crisis caused a williwaw in the stock market.
- بحران مالی این شرکت باعث ایجاد هرج‌ومرج در بازار سهام شد.
- The unexpected williwaw led to the cancellation of the concert.
- بی‌سر‌وسامانی غیرمنتظره منجر به لغو کنسرت شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت williwaw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «williwaw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/williwaw

لغات نزدیک williwaw

پیشنهاد بهبود معانی