موافقت، توافق، قبول، اجابت، پذیرش، پیروی، اطاعت، رعایت، انطباق، مطابقت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
her compliance with the terms of the contract
توافق او با شرایط قرارداد
Non-compliance with traffic laws can result in hefty fines.
عدم رعایت قوانین رانندگی میتواند منجر به جریمههای سنگین شود.
به پیروی از
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «compliance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/compliance