آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ آبان ۱۴۰۳

    Resignation

    ˌrezɪɡˈneɪʃn ˌrezɪɡˈneɪʃn

    شکل جمع:

    resignations

    معنی resignation | جمله با resignation

    noun countable uncountable C2

    استعفا، کناره‌گیری

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    She announced her resignation during the team meeting.

    او در جلسه‌ی تیم استعفای خود را اعلام کرد.

    His resignation surprised everyone in the office.

    کناره‌گیری او تمامی اعضای اداره را به شگفتی واداشت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He submitted his resignation after months of contemplation.

    او پس‌از ماه‌ها تأمل استعفای خود را ارائه کرد.

    noun uncountable C2

    استیصال، ناچاری، عدم رضایت قلبی، بالاجبار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    With resignation, she handed over the keys.

    او کلیدها را بالاجبار تحویل داد.

    Farshad signed the contract with resignation.

    فرشاد ازروی استیصال قرارداد را امضا کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She accepted the news with resignation, knowing there was no way to change it.

    او ازسر ناچاری این خبر را پذیرفت، زیرا می‌دانست که راهی برای تغییر آن وجود ندارد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد resignation

    1. noun relinquishment of responsibility; the act of telling your employer that you are leaving your job
      Synonyms:
      leaving departure giving up quitting termination withdrawal abandonment notice surrender retirement vacating renunciation tendering abdication
      Antonyms:
      taking on agreement
    1. noun the attitude of accepting something unpleasant because you cannot change it
      Synonyms:
      patience acceptance submission compliance humility resignedness fortitude acquiescence meekness deference submissiveness sufferance conformity modesty docility forbearing patientness nonresistance lowliness longanimity
      Antonyms:
      intolerance impatience resistance

    سوال‌های رایج resignation

    شکل جمع resignation چی میشه؟

    شکل جمع resignation در زبان انگلیسی resignations است.

    ارجاع به لغت resignation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «resignation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resignation

    لغات نزدیک resignation

    • - resign
    • - resign from office
    • - resignation
    • - resigned
    • - resile
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.