آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Resignation

ˌrezɪɡˈneɪʃn ˌrezɪɡˈneɪʃn

شکل جمع:

resignations

معنی resignation | جمله با resignation

noun countable uncountable C2

استعفا، کناره‌گیری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

She announced her resignation during the team meeting.

او در جلسه‌ی تیم استعفای خود را اعلام کرد.

His resignation surprised everyone in the office.

کناره‌گیری او تمامی اعضای اداره را به شگفتی واداشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He submitted his resignation after months of contemplation.

او پس‌از ماه‌ها تأمل استعفای خود را ارائه کرد.

noun uncountable C2

استیصال، ناچاری، عدم رضایت قلبی، بالاجبار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

With resignation, she handed over the keys.

او کلیدها را بالاجبار تحویل داد.

Farshad signed the contract with resignation.

فرشاد ازروی استیصال قرارداد را امضا کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She accepted the news with resignation, knowing there was no way to change it.

او ازسر ناچاری این خبر را پذیرفت، زیرا می‌دانست که راهی برای تغییر آن وجود ندارد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد resignation

  1. noun relinquishment of responsibility; the act of telling your employer that you are leaving your job
    Synonyms:
    Antonyms:
    taking on agreement
  1. noun the attitude of accepting something unpleasant because you cannot change it

سوال‌های رایج resignation

شکل جمع resignation چی میشه؟

شکل جمع resignation در زبان انگلیسی resignations است.

ارجاع به لغت resignation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resignation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resignation

لغات نزدیک resignation

پیشنهاد بهبود معانی