شکل جمع:
agreementsسازش، موافقت، پیمان، قرار، معاهده و مقاطعه، توافق
the oil agreement
توافقنامهی نفت
Agreement about these matters is difficult.
توافق در این موارد مشکل است.
to arrive at an agreement
به توافق رسیدن
(دستور زبان) مطابقه نحوی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The agreement of a verb and the pronoun that precedes it.
مطابقت فعل با ضمیری که قبل از آن میآید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «agreement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/agreement