Lease

liːs liːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    leased
  • شکل سوم:

    leased
  • سوم‌شخص مفرد:

    leases
  • وجه وصفی حال:

    leasing
  • شکل جمع:

    leases

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
قرارداد اجاره، اجاره‌نامه، اجاره‌نام‌چه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a new lease of life
- عمر دوباره
- give somebody a new lease of life
- حیات تازه‌ای به کسی دادن، روح تازه‌ای در کالبد کسی دمیدن، خون تازه‌ای در رگ‌های کسی به جریان انداختن، عمر دوباره‌ای دادن به
- get a new lease of life
- زندگی دوباره‌ای یافتن، خون تازه‌ای در رگ‌های کسی دویدن
noun countable
(مدت) اجاره
- by/on lease
- در اجاره، به اجاره
- a two-year lease
- اجاره‌ی دوساله
noun countable
مورد اجاره
verb - transitive countable
اجاره کردن
- take by/on lease
- اجاره کردن
verb - transitive countable
اجاره دادن
- The lease expires next month.
- ماه آینده مدت اجاره سر می‌آید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lease

  1. verb rent object, residence
    Synonyms: charter, hire, let, loan, rent out, sublease, sublet
    Antonyms: sell

ارجاع به لغت lease

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lease» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lease

لغات نزدیک lease

پیشنهاد بهبود معانی