امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Learnt

lɜːrnt lɜːnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    learned
  • شکل سوم:

    learned
  • سوم‌شخص مفرد:

    learns
  • وجه وصفی حال:

    learning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

انگلیسی بریتانیایی گذشته‌ی ساده و شکل سوم فعل learn

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- I learnt a lot of new vocabulary words in my Spanish class.
- در کلاس اسپانیایی‌ام کلمات جدید زیادی را یاد گرفتم.
- She learnt how to ride a bike when she was five years old.
- در پنج سالگی دوچرخه‌سواری را یاد گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد learnt

  1. verb Find out, learn, or determine with certainty, usually by making an inquiry or other effort
    Synonyms: heard, discovered, determined, seen, detected, found, ascertained, watched, understood, uncovered, studied, memorized, memorialized, read, mastered, grasped, gleaned, unearthed, digested, checked, assimilated, discerned, apprehended, acquired
    Antonyms: overlooked, missed
  2. verb Impart skills or knowledge to
    Synonyms: taught, mastered, read, instructed, received, assimilated, acquired, conned, absorbed, digested, gotten, imbibed, studied, memorized
    Antonyms: taught
  3. verb Commit to memory; learn by heart
    Synonyms: memorized, taken, read, conned, studied
  4. verb To become aware or informed of; find out:
    Synonyms: discovered

ارجاع به لغت learnt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «learnt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/learnt

لغات نزدیک learnt

پیشنهاد بهبود معانی