سومشخص مفرد:
determinesوجه وصفی حال:
determiningصفت تفضیلی:
more determinedصفت عالی:
most determinedمصمم، معین، مشخص، قاطع، با اراده، ثابتقدم، سمج
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is determined to go.
او مصمم است که برود.
to make a determined effort
تلاش قاطع داشتن
His determined attitude inspired everyone around him.
نگرش مصمم او الهامبخش تمام اطرافیانش بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «determined» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/determined